چرازنان نمی دانند که مردان چه میخواهند
تحقیقات مختلف نشان داده است که زنان در باره دلایل علاقه مردان تصور مشخصی ندارند. مثلا این شایعه قوی وجود دارد که مردان توجه و علاقه بیشتری نسبت به زنان لاغر و ظریف دارند.
البته در یکی از اولین تحقیقات ( ۱۹۸۵)، معلوم شد هم زنان و هم مردان در این باره برداشت اشتباه دارند. زنان فکر می کردند مردان، ترجیح شان زنان ظریف و لاغر است و درست برعکس آنها، مردان شرکت کننده در آن تحقیق، معتقد بودند که زنان از مردان درشت هیکل، بیشتر خوش شان می آید.
این دو توقع اشتباه، البته به نفع زنان نبود چون اشتباه مردان به این منتهی نمی شد که آنها باید از وزن خود بکاهند ولی تصور زنان برای شان این واکنش را ضروری ساخت که لاغر و ظریف تر شوند. سه سال بعد یکتحقیق دیگر با این جمعبندی منتشر شد که دو نسل مادران و دختران به طور مشابه فکر می کردند ظریف و لاغر بودن آن چیزی است که مردان به دنبالش هستند.
مسیر توقعات و تصورات زنان تقریبا تغییری نکرده است. مجلات و تحقیقات شبه علمی با حمایت کمپانی های کفش و لباس و لوازم آرایش و … بر این توهم و تفاوت دامن می زنند و مدام قیافه، قد و هیکل ایده ال جدیدی به راه می اندازند تا بازار خرید و مصرف غیرلازم را بیشتر کنند.
روانشناس و نویسنده کتاب « The Evolution of Desire» آقای David Buss در این باره می گوید: « حدس من این است که تبلیغات همه جانبه ایی شکل گرفته است مبنی بر اینکه زنان مدل لاغرتر را نشان دهند و این روزها با تکنیک فوتو شاپ حتی زنان مدل را لاغرتر از آنکه هستند جلوه می دهند تا بر توهمات موجود در این زمینه بیفزایند.»
ای نوع تلاشها، توجه برانگیز هستند چون بازار بزرگ و جهانی و تبلیغات وابسته به آنها با تمام قوا مشغول ساختن ارزش های جدید هستند. ارزش هایی که در تضاد با « نظریه انتخاب جفت» است که در طول تاریخ تکامل به زنان و مردان آموخته است که بدانند چه می خواهند. در حقیقت باید تضمین کننده ادعای طبیعی باشد که زنان باید بدانند چه چیزی انها را جذب می کند.
David Buss می گوید: « از وقتی که این ادعا بر سر زبانها افتاده است که لباس بر تن زنان لاغراندام زیباتر دیده می شود مسیر هر چه لاغرتر شدن زنان در دستور کار قرار گرفت.»
اتفاق فوق بیشتر خودنمایی می کند وقتی که بدانیم زنان در طول تاریخ اطلاع چندانی از وضعیت زنان دیگر نداشتند و همه تجربه آنها محدود به زنهای محیط زندگی شان بوده است. ولی وقتی که رسانه ها مدام در حال تولید یک تصویر ثابت از زن ایده آل ( لاغر)هستند منطقی است که زنان دنیای معاصر تعادل قیاس همیشگی شان بهم بخورد و توجه شان معطوف به زنان رقیبی شود که مدام در حال ظریف تر شدن هستند.
وقتی که زنان بر عکس طبیعت همیشگی جفت یابی، ناظر تصویر عرضه شده از بهترین و جذاب ترین زنان به صورت وسیع باشند به خودی خود به دام این رقابت برای لاغرتر شدن قرار می گیرند و باور می کنند که پس حتماْ مردان هم زنان لاغر و ظریف را ترجیح می دهند بدون آنکه اساس طبیعی برای این توقع وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر زنان به دنبال رقابت با زنان دیگر است که به لحاظ روانشناسانه به خودشان می قبولانند مردان از ظریفترها خوش شان می آید. زنان در صحنه رده بندی ارزش های جذب مردان، رقیب اصلی شان زنان دیگر می گردند تا بتوانند جایگاه و قدرت حضور موثر در بازار جفت یابی را برای خود تضمین کنند.
تحقیق جدیدتری وجود دارد که دیدگاه های نویسنده کتاب « The Evolution of Desire» آقای David Buss مبنی بر شستشوی مغزی زنان توسط تبلیغات را پشتبانی می کند. در این بررسی نشان داده شده است که توقع زنان از زیبایی زنانه بر اساس آنکه چقدر و چه وقت تصاویر زنان دیگر را شاهد بوده اند متفاوت خواهد بود
بخشی از زنان شرکت کننده در این تحقیق، که قبل از سنجش، تصویری از زنان با بدن های سایز بزرگتر دیده بودند در همه پرسی این حس را داشتند که زنان درشت اندام برای مردان می توانند جدابتر باشند. بر اساس نتیجه گیری از این تحقیق، انتشار و تبلیغ اندام بزرگتر زنان در بروشورهای تبلیغی، می تواند توقعات، برداشت ها و حتی رقابت برای هر چه لاغرتر شدن را کنترل کند
هیچ نظری موجود نیست: