میانسالی مهم ترین دوران عمر بشر
دیوید بینبریج، نویسنده کتاب «میانسالی، یک تاریخ طبیعی»، معتقد است در تاریخ تحول بشر، میانسالی مفیدترین دوره سنی او به شمار میرود. او در کتابش تلاش کرده است توضیح دهد که دورههای سنی بشر تفاوت اساسی با سایر پستانداران دارد. بشر طولانیترین دوران قبل از بلوغ را تجربه میکند و از عمری طولانی برخوردار است.
همه این برنامهریزیها در ژن بشر صورت گرفته است تا دوره میانسالی بهترین بازدهی را در چرخه تکامل ایجاد کند. برعکس سایر جانوران، قابلیت فیزیکی بشر در میانسالی سقوطی سریع نمیکند، ولی مهمتر آنکه، به قدرت تشخیص و شعور بشر نیز در این دوره، کوچکترین خللی وارد نمیشود.
دکتر بینبریج البته تاکید میکند که میانسالان بینایی شان کمی ضعیفتر میشود و اجسام نزدیک را به خوبی سابق نمیبینند. چربی دور شکم نیز در دوره میانسالی بیشتر میشود. پوست نرم و انعطافپذیر با از دست دادن چربیهای زیر پوستی خشکتر میشود و زنان در این دوره از عمرشان، یائسگی را تجربه میکنند. به طور کلی، انباشته شدن چربی (ذخیره ذیقیمت انرژی) که برای روز مبادا صورت میگرفت در میانسالی به نقطه جدیدی در مرکز بدن (شکم) منتقل میشود که حمل آن از تحرک بشری که دیگر جوان و چابک نیست نکاهد.
دکتر بینبریج ضمن بررسی سه قبیله بدوی، به این نکته ظریف اشاره میکند که به خاطر رشد طولانی و هزینه زیادی که باید برای بچه فراهم شود، یک زوج به تنهایی قادر به نگهداری فرزندان خود نیستند. برخلاف حیوانات دیگر که با مجموعه کامل غرایز بقا به دنیا میآیند و به سرعت قادر به راه رفتن و شنا و پرواز میشوند، فرزندِ بشر بسیار ناتوان و محتاج است. آنها باید بسیاری از روشهای مربوط به تنازع بقا را یاد بگیرند و میانسالان قبیله، مهمترین منبع آموزش و تقلید آنها میشوند.
انسان میانسال دوره رقابت فیزیکی برای جذب و تصاحب زوج و تولید مثل را کمابیش پشت سر گذاشته است. در این سن، مهمترین ابزار انسان مغز اوست و برای همین کمترین تغییری در هشیاری وی صورت نمیپذیرد.
از دید دکتر بینبریج، دوران عمر انسان یک تفاوت اساسی با سایر پستانداران دارد چون تنها موجودی است که از یک دورهِ فعال و خلاق به نام « میانسالی» به مدت حدود ۲۰ سال برخوردار است. بشر البته از دوران باستانی تاکنون، به خاطر مرگ و میر و بیماری های خطرناک، متوسط عمرش ۴۰ سال بوده است. ولی آنها که زنده می ماندند و سلامت بودند به راحتی از سن میانگین، بیشتر عمر می کردند.
میانسالان از طرفی پشتیبان خانوادههای جوان خود و نوههایشان هستند و از طرف دیگر مسئولیت راهنمایی و گردآوری دانش جامعه را بر دوش دارند. در طول تاریخ بشر، این فرصت به میانسالان داده شده است که به دلیل اهمیت موقعیتشان، فعالترین عضو جامعه بشری باشند و از قدرت و درآمد بیشتر نیز برخوردار شوند. در حقیقت جامعه بشری توسط میانسالان کنترل و اداره میشود.
تحقیقات جدید روی فعالیتهای مغز بشر نشان داده است که میانسالان بهتر از جوانها فکر نمیکنند ولی در دوره میانسالی، مغزشان شیوه متفاوتی از رفتار هوشمندانه از خود بروز می دهد.
زنان میانسال از بودن در کنار نوادگان دوستداشتنی خود لذت خواهند برد بدون آنکه خطر مرگ و میر ناشی از زایش را تکرار کنند. مردان میانسال هم بر اساس سنت و عرف عمومی با وجود آنکه قابلیت تولید مثل را تا آخر عمر دارا هستند ولی ترجیح می دهند که در کنار شریکان خود بمانند و مختارانه دست از تولید مثل بکشند
هیچ نظری موجود نیست: