Header Ads

بیوگرافی و زندگی نامه استاد محقق

استاد حاجی محمد محقق فرزند حاجی سرور درسال 1334 هجری شمسی در قریه «سفید چشمه» ولسوالی «چهارکنت» ازتوابع ولایت بلخ دریک خانواده متدین و مذهبی قدم به عرصه هستی نهاده و دیده به جهان گشودند.
وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه علمیه «چهارکنت» و تحصیلات عالی خود را در مدرسه علمیه مزار شریف، پای درسهای «حضرت آیت الله سیدنادر بحرالعلوم» به اتمام رسانیدند. استاد درجريان تحصیلات عالى شان در همان مدرسه مشغول تدریس نيز شدند که تا زمان تهاجم نیروهای شوروی سابق به کشور به حیث استاد مشغول تدریس بودند.
استاد پس از وقوع كودتاى كمونيستى در كشور وهجوم رژيم كودتا بر مال، جان وعقائد مردم و كشتار وَ زندانى كردن هزاران مسلمان از عالم و دانشجو تا متنفذين وبزرگان مردم ، با تغییر سنگر علمی– فرهنگی به سنگر نظامی و سیاسی و به منظور دفاع از دین و وطن عزیز و پر افتخار، با تعدادى ازهمفكران خويش دست به قيام مسلحانه زده و مسئولیت بخشی از مجاهدین را در صفحات شمال کشور بر عهده گرفت و در این راستا جان فشانی زیادی نمودند.
* ایفای نقش در ایجاد تشکلهای جهادی، فرهنگی و سیاسی
استاد محقق جبهه «سازمان نصر افغانستان» را در بهار سال ١٣٥٨ ايجاد و فعاليتها ى نظامى خويش را در چارچوب اين جريان اسلامى عيار نمود و نسل جوان و آزاديخواه كشور را از نقاط مختلف كشور به اين جبهه جذب، آموزش هاى لازم را به آنها ارايه و از اين جبهه عليه حكومت كمونيستى واشغالگران روسى اقدامات مينمود و بدين ترتيب در صحنه های جهاد و مبارزه، در شکل دادن به نیروهای مجاهد و مبارز در قالب های فرهنگی و سیاسی و تشویق مردم در صحنه های جهاد و ترسیم خطوط سیاسی مبارزات رهایی بخش مردم، نقش و سهم اساسی ایفاء نمودند.
استاد در سال ١٣٦٧ طى يك سفر از شمال به مناطق مركزى در راه ايجاد وحدت ميان جريان هاى سياسى در مناطق مركزى تلاش هايى مؤثر انجام دادند، طى چندين جلسات مكرر از لعل تا پنجاب، بهسود، دره تركمن، باميان و يكاولنگ يكجا با علماء و بزرگان چون شهيد محمد حسين صادقى نيلى، شهيد سيد عبدالحميد سجاد ى، اية الله صادقى پروانى، خادم حسين ناطقى، استاد عزيز الله شفق بهسودى، پهلوان مير علم حُر، حاجى عبدل محمدى و …… در كنگره هاى عظيم مجاهدين اشتراك نموده و در ايجاد زمينه هاى وحدت نقش مهم إيفاء نمودند.
در ٢٤ سرطان سال 1368 که گروه های سیاسی شیعه در مركز شهر باستانى باميان با هم ادغام شده و «حزب وحدت اسلامی افغانستان » را تأسیس نمودند، استاد محقق به حیث مسئول عمومی (صفحات) شمال حزب وحدت اسلامی افغانستان تعیین و ایفای وظیفه می نمودند.
درسال 1373 پس از شهادت استاد عبدالعلی مزاری رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان، استاد محقق با توجه به نفوذ فوق العاده ایشان در صحفات شمال و هم چنین توانایی رهبری و اقتدار در عرصه های مختلف، نقش بسیار عمده و کلیدی خود را در ساماندهی مجدّد «حزب وحدت اسلامی» ایفا نموده و پس از برگزاری جلسات شورای مرکزی حزب و تعیین استاد خلیلی به عنوان رهبر «حزب وحدت اسلامی» فداکاری و پشتیبانی بی نظیر خود را در تقویت جبهات از «دره صوف» و «مزارشریف» تا «غزنی» و «بامیان» و …. به ظهور رسانیده و در تثبيت مركزيت حزب وحدت اسلامى افغانستان در باميان نقش تعيين كننده داشتند و در عين حال رهبری مجاهدین مربوطه در صفحات شمال کشور را نيز بعهده داشتند.
استاد در سال ١٣٧٠ با هماهنگى جنرالان ناراضى از حكومت نجيب، محترم جنرال عبدالرشيد دوستم كه در آن زمان قوماندانى فرقه ٥٣ پياده را بعهده داشت، جنرال سيد حسام الدين حقبين قوماندان فرقه ٢٠، جنرال مؤمن قوماندان لواى حيرتان و سائر مجاهدين به اقتدار حكومت داكتر نجيب الله به شمال كشور خاتمه داده و انقلاب اسلامى را در شمال كشور به پيروزى رساندند، بعد از پیروزی مجاهدین در شمال، در سقوط حكومت كمونيستى در كابل نيز نقش إيفاء نمودند، بعد از فتح «کابل» به دست مجاهدین در سال 1371، استاد «محقق» علاوه بر مسؤليت سياسى زون شمال حزب وحدت اسلامى افغانستان وظيفه معاونت شورای عالى نظامى صحفات شمال را نيز به عهده داشته و تا تهاجم اول تروریستان بین المللی «طالبان و القاعده» به شهر «مزارشریف» به همين وظيفه دوام دادند.
استاد «محقق» درسالهاى ١٣٧٦ و ١٣٧٧ در دفاع از شمال كشور از فارياب، مزار تا قندوز، زحمات و فدا كاري هايى زيادى انجام دادند، خصوصاً در دفاع از شهر «مزارشریف» در مقابل طالبان نقش اساسی و کلیدی را داشتند. وی در سال 1376 به حیث وزیر داخله دولت اسلامی افغانستان در حكومت استاد برهان الدين ربانى تعیین گردیدند.
در سال 1377 بعد از سقوط شهر «مزارشریف» به دست بیگانگان و طالبان و در دوره ی مخوف و دهشتناک حاکمیت سیاه طالبان که تروریزم دربخش وسیعی از کشور حاکم گردیده بود و عده زیادی از بزرگان کشوری و لشکری به خارج از کشور پناه برده بودند، استاد «محقق» اوج رشادت و فداکاری خود را به عنوان یک سرباز مسلمان و مقاوم به نمایش گذاشته و بافعال سازی دوباره جبهات مجاهدین در مناطق «دره صوف» و «بلخاب» به مدت سه سال در مقابل تروریست های بین المللی و طالبان مقاومت جانانه و سرسختانه نموده و به اذعان همه اهل خبره، نقش اساسی و کلیدی را در شکستن ماشین جنگی تروریست ها و طالبان بر عهده داشتند.
تاثیرگذاری و فداکاری های استاد در این برهه برگ زرینی از تاریخ سیاسی- جهادی میهن پر افتخار ما محسوب گردیده و از جمله خاطرات فراموش نشدنی مردم به شمار خواهد آمد.
* مسئولیت های سیاسی، دولتی و حزبی
پس از شهادت احمدشاه مسعود فرمانده جبهه مقاومت و وزير دفاع دولت اسلامى در حادثه انفجار در ولايت تخار، حادثه ١١ سپتمبر ٢٠٠١ كه منجر شد به ايتلاف بين المللى و گسترش مقاومت داخلى علیه طالبان و در نتيجه فتح ولایت «بلخ» و «مزارشریف»، استاد محقق به حیث معاون شورای عالی رهبری شمال و سخنگوی آن شورا تعیین گردیدند.
پس از تدوير اجلاس « بن » با اعزام نمايندگان حزب وحدت اسلامى افغانستان هر يك آقايان محمد ناطقى و بهادرى به شهر بن آلمان، از مؤسسان اصلى روند صلح بودند و در جريان توافق ١٦ جريان سياسى افغانى زير نظر سازمان ملل متحد بر سر يك اداره حكومت مؤقت، استاد در کابینه اداره موقت به حیث معاون آن اداره و وزیر پلان تعیین گردیدند. ایشان در لویه جرگه اضطراری به حیث وزیر پلان دولت انتقالی اسلامی افغانستان تعیین گردیدند.
استاد در سال ١٣٨٣ بعد از صدور فرمان تقنينى قانون احزاب با اعلام انحلال شاخه اى نظامی مربوط به حزب وحدت اسلامى افغانستان، حزب را مجدداً بنام مشخص (حزب وحدت اسلامى مردم افغانستان) در وزارت عدليه ثبت نمود و با تشویق مردم به پیوستن به پروسه «دی. دی. آر» و خلع سلاح، نقش بسیار حیاتی و اساسی در تأمین صلح و ثبات، تحقق وحدت ملی ایفا نموده و با چرخش استراتژیک درسیاست حزبى شان فصل جدیدى از تاریخ سیاسی كشور را آغاز نموده و به حیث یک بازیگر فعال در دوره افغانستان نوین، نقش مهمی را در احیای روح دموکراسی ، جامعه مدنی و دموکراتیک درافغانستان ایفا نمودند.
استاد محقق در ١٩ حوت سال ١٣٨٣ در زمانيكه سمت وزارت پلان اداره انتقالى را بعهده داشتند بر سر گنجانيدن پروژه بزرگ ملى شاهراه شرق به غرب (پروژه گردن ديوال) در فاز اول بازسازى كشور در جريان كنفرانس برلين كه در آن كنفرانس ٨ مليارد دالر دنيا به افغانستان كمك مينمودند با وزير ماليه وقت جناب داكتر اشرف غنى احمد زى اختلاف نظر پيدا كردند و نيز چون به عقيده استاد در اين مسأله رييس جمهور طرفدارى وزير ماليه را نموده وَ تبعيض و بى عدالتى اعمال شده، فلهذا اعتراضاً كابينه را ترك و از حكومت آقاى كرزى خارج شد و در انتخابات ریاست جمهوری اول به حیث کاندیداى رياست جمهورى وارد رقابت شدند كه با حائز شدن ٩٣٤٠٠٠ نه صدو سى و چهار هزار راى و ١٢ و نيم در صد كلّ آراى حساب شده از ميان ١٨ كانديد، جايگاه سوم را احراز نمودند و نیز با شرکت شور آفرین در انتخابات پارلمانی و کسب ٥٢٦٠٠ پنجاه و دو هزار وَ ششصد راى بالاترین رأی پارلمانی، در صدر جدول وكلاى ولسى جرگه در سطح كشور قرار گرفتند. هم چنان با رايج ساختن شیوه های مطالبه حقوق، تأمین عدالت اجتماعی و وحدت ملی متناسب با اقتضائات عصر، مانند اعتصاب غذا و تظاهرات مسالمت آمیز مردمی و … به عنوان يك الگوى سياسى جديد در ميان نسل جديد كشور مطرح گرديدند.
استاد محقق ضمن رهبری حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، پارلمان كشور را بحيث يك بستر مناسب براى حل مشکلات قشر های وسیعی از مردم دانسته و در اين سنگر حق خواهى وعدالت طلبى محكم ايستادند و در دوره پانزدهم، پنج سال بحيث رييس كميسون امور دينى، فرهنگى، معارف و تحصيلات عالى إيفاء وظيفه نمود و همچنین در دوره شانزدهم نيز ریاست کمسیون عدلی و قضایی مجلس نمایندگان کشور را عهده دار بودند. وی همواره یکی از نمایندگان تاثیرگذار در مجلس نمایندگان بوده و در صدر جدول نمایندگان پیشتاز قرار داشته و نقش مهمی را در مدیریت بحران سیاسی، به ویژه در حل رویارویی تیم ها و فراکسيون های داخلی مجلس ایفا نموده و در ارایه راه حل منطقی و مکانیزم قابل قبول حل اختلاف در مدیریت و رهبری مجلس نمایندگان نیزا ثر فوق العاده داشته است.
* در ساحات بازسازی فرهنگی و خدمات عمرانی
استاد «حاجی محمد محقق» علاوه بر حضور موفق و تحسین برانگیز در عرصه جهاد، مقاومت و مبارزات نظامی و تلاش های سیاسی و فرهنگی و شرکت شور آفرین در انتخابات ریاست جمهوری، پارلمانی و تقویت روند صلح و امنیت و وحدت ملی در عرصه بازسازی امور معارف، فرهنگی، دينى و خدمات عمرانى نیز توجه جدّى داشته که از آن جمله می توان به موارد ذیل به عنوان نمونه اشاره کرد:
(1)- همكارى در بازسازی و توسعه میدان هوایی «بامیان»، دانشگاه «بامیان» و احداث سرک 300 کیلومتری «دره صوف» الى خم نيل يكاولنگ
(2)- تأسیس مسجد جامع «مهدیه» در کارته زراعت «مزارشریف»
(3)- اعمار حرم رهبر شهید استاد «عبدالعلی مزاری» در «مزار شریف» و تهداب گذاری بنای یادبود از شهدای بی مزار و گمنام کشور و همچنین افتتاح بنای یادبود از سردار جهاد و مقاومت شهید ابوذر غزنوی، اخلاصی و شهید عباس لومانی
(4)- احداث، اعمار و تعمیر ده ها باب مکتب در ساحات مربوط به «حزب وحدت اسلامی» از جمله مکتب نمبر1 و نمبر 2 «شهید مزاری» در «مزار شریف»
(5)- تأسیس «مدرسه دارالعلوم جعفریه» با زیر بنا و مساحت حدود 20 هزار متر مربع درمزار شریف
(6)- خدمات رهایشی در راستای اسکان بسیاری از مهاجران بازگشته به وطن و اسکان در مزار شریف
(7)- تأسیس پایگاه و قرارگاه های نظامی و جهادی (در دوران جهاد و مقاومت) همانند قرارگاه های «سید الشهدا (ع) » در دره صوف
(8)- اعمار مسجد جامع مزار «سید علی صفایی» در بلخاب
(9)- تأسیس مدرسه و مسجد جامع امام صادق(ع) در شهر «پل خمری» ولایت بغلان
(10)- تأسیس و راه اندازی رادیو و تلویزیون «راه فردا» که همین اکنون ماهواره ای بوده و به معنای واقعی صدای بخش وسیعی از مردم عدالت خواه کشور به حساب می آید.
(11)- تأسیس هزینه نشریات و فعالیت های برخی از مجامع فرهنگی مستقل و غیر حزبی
(12)- اعزام جمعی از جوانان برای تحصیل در دانشگاه های ایران، پاکستان، ترکیه، کره جنوبی و دیگر کشور ها.
* به سوی صلح و همبستگی ملی (رویکرد استاد محقق پس از موافقتنامه بُن)
رویکرد استاد محقق و حزب وی در فصل جدید، با توجه به مقتضیات زمان و تعهدات ناشی از موافقت نامه « بُن » بسیار متفاوت از دوران گذشته است.
شخصیت استاد محقق در دوران گذشته، متناسب با مقتضیات زمان از او اسطوره ای ساخت که مظهر مجاهدت، رشادت، مقاومت، فداکاری و از خودگذری در مسیر مبارزه با اشغالگران، بیگانگان و تروریزم بین المللی در راستای حفظ استقلال و تمامیت ارضی افغانستان و کمک به ایجاد دولت فراگیر ملی بوده است.
اما سیاست ها و رویکردهای سیاسی وی و حزبش پس از موافقتنامه بن از او یک شخصیت متعادل، صلح خواه و بازیگر سیاسی فعال، دموکرات و معمار و احیاگر جامعه ی مدنی ساخته است. تلاش های او در فصل جدید از تاریخ سیاسی افغانستان در مسیر دموکراتیزه کردن افغانستان مشهود و مثال زدنی است.
با وجود آزمون های سخت و حوادث دشوار در فصل جدید، هیچ گاهی استاد محقق دچار انفعال، عدم تعادل، بی تفاوتی، کارشکنی، اقدام به شورش، تهدید و استفاده از روشهای غیر دموکراتیک مانند توسل به خشونت، زور، تهدید و ارعاب نگردیده بلکه یک بازیگر مشارکت جو و احیاگر جامعه مدنی پیش رٓو و مترقّی بوده است.
حداقل شش گواه ذیل می تواند ثابت کننده مدعای فوق باشد:
1. حضور عقیده مند و پرشکوه و شور آفرین استاد محقق در انتخابات ریاست جمهوری (اول و دوم)
2. حضور عقیده مند و با شکوه وی و همراهان فکری اش در انتخابات پارلمانی افغانستان
3. فعال سازی هسته های حزبی و تشکیلاتی و توجه فوق العاده استاد به برگزاری جلسات، کنگره های حزبی سرتاسری و در سطح ولایات، که نشان دهنده ی عقیده ی ایشان به رقابت سالم و مثبت به عنوان پیش نیاز دموکراسی، جامعه ی مدنی و اعتقاد به آزادی احزاب و فعالیت احزاب به عنوان یکی از نمادهای جامعه ی مدنی و دموکراسی با توجه به فلسفه ها و کار ویژه های احزاب سیاسی در جوامعه پیشرفته به شمار می رود.
این رویکرد به ویژه با استقبال وسیع و گسترده ای که در سطح افغانستان از عضویت و همراهی و استقبال از حزب سیاسی وی در افغانستان به وجود آمده است، می تواند گام موثری در مسیر احیای معیارها و نورم های موجود در یک جامعه ی مدنی محسوب گردیده و در نهادینه سازی ارزشهای دموکراسی نیز مؤثّر اُفتد. از این روی در حال حاضر حزب سیاسی مربوط به وی، یکی از فعال ترین و مقتدرترین نیروی سیاسی و اجتماعی کشور به شمار می آید.
4. اتحاد استراتيژی همکاری در پرتو مشارکت عدالت محور و انکشاف متوازن به عنوان یک اصل راهبردی.
یک بررسی کوتاه در سیاست های اجرایی و عملیاتی استاد محقق، حزب و تیم فکری وی پس از موافقتنامه بُن همچنین در جریان پروسه ملت سازی و دولت سازی تاکنون نشان دهنده ی مشارکت و اتخاذ اصل همکاری بزرگ منشانه با دولت و نهادهای جامعه ی مدنی در مسیر تحقق ایده های مقدس مردم مانند دولت سازی، ملت سازی، وحدت ملی، حاکمیت قانون و تشکیل جامعه نو پای مدنی بوده است.
5. اتخاذ شیوه های دموکراتیک و صلح آمیز و ماندگار در حوادث و آزمونهای دشوار: چنانچه یادآوری شد ایشان در فصل جدید، کنش ها و مواضع معقولی را متناسب با ارزش های دموکراسی در پیش گرفته است مانند نوع واکنش استاد محقق در برابر حمله گروه های مسلح تحت نام کوچی ها به بهسود که سرآغاز یک روش مدنی در کشور گردید.
6. رهنمودها و سیاستهای اعلامی وی در رابطه با اولویت های فصل جدید و مقتضیات عصر؛ که در بیانات و مکاتیب وی مشهود است. ایشان بارها اعلام نموده اند که فصل جنگ و خشونت به پایان رسیده و دوران قلم و گفتگو فرارسیده است و از مردم، خواسته است تا خود را با ابزارهای نوین عصر مجهز نمایند.
پس از سقوط طالبان و برگزاری کنفرانس بُن با حضور نخبگان سیاسی افغانستان و همکاری جامعه بین المللی و نظارت سازمان ملل در سال 1380 در شهر بُن آلمان، استاد محقق به طور صادقانه و فداکارانه در مسیر ایفای به میثاق و تعهدات بین المللی در راستای تقویت صلح، امنیت، ایجاد روحیه ی اخوّت، برادری، برابری و تحکیم عدالت اجتماعی و احیاء و اعتلای فرهنگ مشارکتی و جامعه ی مدنی گام برداشته و در آزمون های مختلف و دشواری این خواست و ایده خود را به طور صریح، علنی و عملی به منصه ظهور و اثبات رسانیده و از محک آزمون های تحمیلی دشوار نیز سرافراز بيرون آمده است .
استاد همواره یکی از حامیان نقش های مثبت تعامل با جامعه ی جهانی و کشورهای منطقه بویژه کشورهای اسلامی بوده است. بی گمان استاد محقق به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه های سیاسی افغانستان توانسته است گامهای موثری را در مسیر تقویت، تحقق و تطبیق معیارها، نورم و شاخصه های دموکراسی در افغانستان برداشته و از هرگونه اعمال سلیقه، روش خشونت آمیز، اقدام شورش گرایانه و تشنج زا و مغایر با وحدت ملی همچنین ناسازگارى با سیاست های مثبت جامعه ی جهانی دوری نماید. این رویکرد متکامل سیاسی موجب اعتلای افغانستان عزیز بوده و الگوی مناسبی برای دیگر رهبران ملی نیز محسوب میگردد.
* تأملی بر دستاورد های شرکت فعّال استاد در انتخابات ریاست جمهوری (اول و دوم) و انتخابات پیش رو:
( 1 ) نتایج کاندیداتوری استاد محقق در اولین انتخابات ریاست جمهوری:
وی به عنوان سمبل یکی از چهار قوم عمده بازیگر در معادلات سیاسی کشور، نقش فعالی را در تثبیت و تعمیق مؤلّفه های دموکراسی و جامعه ی مدنی، ترویج الگوی پلورالیزم قومی، تداوم گفتمان عدالتخواهی و اعتلای فرهنگ مشارکتی ایفا کرده است.
به طور مثال وی در یک رقابت سالم و سازنده در روز 18 میزان1383 با رقیب اصلی خود «حامد کرزی» به رقابت انتخاباتی پرداخته و در ميان ١٨ كانديد رياست جمهورى جایگاه سوم را به خود اختصاص داد اما پس از اعلان نتایج و برنده شدن آقای کرزی، در پرتو سیاست آینده نگرانه و ضرورت های تأمین امنیت و ثبات در کشور به انتظام بخشیدن به پاره فرهنگهای محلی و ساماندهی گسست های قومی همت گماشته و حتی جشنی را برای انتخابات برگزار نموده و مردم را، پیروز اصلی انتخابات دوره ی اول خواند.
این یک نمونه ی روشن از روح همپذیری و روحیه بالای مردمگرایی وی می باشد که دستاورد های مهمی را در سطح ملی برای کشور عزیز در پی داشته است. او با شرکت گسترده ی خود و یارانش در تمامی انتخابات پارلمانی، همچنین کاندیدا شدن در انتخابات اول ریاست جمهوری علاوه بر پایان بخشیدن به انزوای سیاسی هزاره ها و شدّت بخشیدن به جریان حق طلبی و عدالتخواهی در کشور، گام های مهمی را در راستای بالندگی و شکوفایی افغانستان، افزایش دانش، نمایش رفتار مدرن و مهارت سیاسی در کشور و فرایند دموکراتیزه نمودن کشور و ترویج گفتمان گفتگو به جای خصومت و خشونت برداشته است.
( 2 ) مواضع سیاسی استاد در انتخابات دوم ریاست جمهوری:
در انتخابات دوم ریاست جمهوری نیز استاد محقق از عناصر تأثیر گذار و تعیین کننده در روند و فرآیند شکل گیری انتخابات بودند. با وجود این اما حامد کرزی پس از پیروزی مناقشه آمیز در دوره ی دوم انتخابات ریاست جمهوری تعهدات خویش را در قبال وی و مردمش نقض نمود. این موضع گیری سبب شد تا با گذشت زمان، حکومت حامد کرزی با چالش ها و دشواری های زیادی مواجه شده و گراف مشروعیت سیاسی حکومت وی، سیر نزولی خود را طی نماید.
استاد محقق اما این دوره را نیز با سعه صدرسپری کرده همواره در مسایل عام و کلان ملی نظریات و مشوره دهی مشفقانه و خیرخواهانه ی خود را دریغ ننموده و همگام و همسو با اهداف ملی کشور فعالیت نموده است. وی یکی از پیشگامان الگوسازی رقابت سالم و دموکراتیک متناسب با ارزش های جدید در کشور بوده و در تمامی کوشش های اجتماعی و سیاسی خود از این شاخصه ها پیروی نموده است.
3. انتخابات سوم؛ در گروِ اراده ی مردم:
استاد محقق سال گذشته در مراسم هجدهمین سالگرد با شکوه تجلیل از «شهید مزاری» در جمع ده ها هزار نفر خطاب به «حامد کرزی» فرمودند:
“آقای رئیس جمهور! این تو، نیستی که به مزاری و ملّتِ مزاری مشروعیت می دهی بلکه این مردم مزاری بود که به تو و حکومت تو مشروعیت داد.”
وی علاوه نمود:”از این پس جواب بی اعتنایی های تو را در صحنه های سیاسی و انتخابات آینده ریاست جمهوری خواهیم داد.”
باری! اینک انتخابات سوم ریاست جمهوری به حیث یک فرصت و نقطه ی عطف تاریخی-پس از تحمّل کاستی های بسیار و دشواری های بی شمار-در پیش روی ما قرار دارد.
انتخابات در شرایط حاضر، تنها راه برای گردش قدرت سیاسی و تعیین حاکمیت جدید و حاکمیت اراده ی مردم و اتخاذ سیاست ها و برنامه های نو در یک جامعه ی مردم سالار به حساب می آید. استاد حاجی محمد محقق در هنگام ثبت نام تکت انتخاباتی، داکتر عبدالله عبدالله در سخنان کوتاه اما رهنمودی خویش یادآور شدند:
“ما و تیم انتخاباتی ما در صورتی که مردم به ما اعتماد نمایند، برنامه های مهمی را در راستای آبادی همه جانبه ی افغانستان، شکوفایی کشور در عرصه های صحت و بهداشت همچنین ارائه ی یک تصویر معتدل از اسلام پیشکش نموده و در این راه، مسئولیت های تاریخی و ملی خود را انجام خواهیم داد.”
تیم انتخاباتی ” اصلاحات و همگرایی” به نامزدی شخصیت نامدار جهاد و مقاومت، دیپلمات برجسته و آگاه به امور ملی و بین المللی آقای داکتر عبدالله عبدالله و معاونت اول انجینیر محمدخان همچنین معاونت دوم استاد حاجی محمد محقق نمونه ای از تمثیل وحدت فراگیر ملّی بوده، ضمن پاسداشت از ارزش های مثبت، سُنن و افتخارات تاریخی گذشته ی کشور تعهد راستین و عزم آهنین خویش را در راستای تحقق و نهادینه سازی ارزشها و دستاورد های فصل جدید و شکوفایی و توسعه ی همه جانبه ی کشور عزیز و پر افتخار اعلام نموده، سیاست های راهبردی و مکانیزم های عملی و عینی را در راستای توسعه ی کشور روی دست گرفته است.
استاد حاجی محمد محقق در نخستین روز آغاز رسمی کمپاین و مبارزات انتخاباتی «13/11/1392» در همایش بزرگ مردمی در هتل ارانوس شهر کابل فرمودند:
«ما ارزشها و سنن مثبت حکومت های گذشته را حفظ نموده و توسعه خواهیم داد اما بی گمان بسیاری از سنت های غلط و رسوب یافته مانند سنت محصور شدن در ارگ و خبر نگرفتن از مردم و نیز سنت خبر نگرفتن از ولایات، قریه و قصبات ، بى خبرى از قرار داد ها وَ دزدى هاى مليونى و سنت از ارگ تا خيمه لوى جرگه با هلیکوپتر رفتن را تغییر خواهیم داد.»
این چنین باد!

۲ نظر:

  1. سلام برادر نجفی ممنون ازینکه زحمت زیادی کشیدید اما شما از محمد محقق تعریف نمودید که اقا در مقابل حجوم شوروی سابق اقدام به جهاد نمود و پا به میدان گذاشت . اینو درست فرمودید اما چرا نگفتید که بعد از خروج نیروهای شوروی ادامه جنگ دادند چرا نگفتید برای جاه طلبی بوده نه جهاد زمان جنگ افشار را بیاد دارید که سیاف چی کار کرد اما همین محمد امروز در کنارش ایستاده و با هم در یک بشقاب غذا میخورند بگذریم از جنایاتی که مرتکب شدند ایا به نظر شما امریکایی ها از شوروی بهتر است ایا امروز موفع جهاد نیست در حالیکه تمام زندگیشو از امریکایی ها میچرخاند کشته وشهید کی شد مال و اموال از کی غارت شد ایا خبر دارد از مردمش افا فقد بلد است زن بیگیرد شما خود قضاوت کنید در کشوریکه ملت نان ندارد کار درستی ندارند این اقا 3تا 4تا زن بیگیرد بنظر شما درست است ایا شفق که سخنگوی حزب وحدت شده بود نمیتوانست ادامه بدهد هم زبانش وهم سوادش ازین بهتر بود گرچه همگیشان به اندازه توانشان جنایت کردند.....برادر نجفی خاهش میکنم شما که زحمت میکشید واقیعت را نیز برای این ملت رنج دیده تعریف کنید که دیگر زیر منبر اینها نروند

    پاسخحذف
  2. شما یک مدرک تحصیلی از این اقا بیارید رو کنید ما هم بیبینیم به شرط اینکه اصلی باشد

    پاسخحذف

با پشتیبانی Blogger.