Header Ads

چرخش به سوی عبدالله عبدالله

وضعیت پرتنش سیاسی افغانستان به جایی رسید که نگاه ها جلب ریاست اجرایی شده، چرخش سیاسی که مقام بی صلاحیت دیروز را تبدیل به امیدی برای بقا کرده است  سیاست امروز افغانستان همچنان آمیخته با جنگسالاران گذشته است که در دوران جدید توانستند در حکومت از وجهه سیاسی و اجتماعی برخوردار شوند اما برخی از سیاستمداران با وجود حضور در جنگ های گذشته، پیشینه ای قابل قبول دارند.


داکتر عبدالله با عنوان یار نزدیک احمد شاه مسعود پس از روی کار آمدن دوران جدید، پای ثابت مناسبات سیاسی افغانستان بوده و در برحه ای از زمان در یک قدمی ریاست جمهوری قرار داشت اما رهبران پشتون تمامی فرصت ها را برای رسیدن مقامی جز قوم خود بر حکومت گرفتند و سپس مجبور به قبول توافقنامه حکومت وحدت ملی شدند.

عبدالله در کشوری که ادبیات تند و تهمت زنی از مشخصه های دولتمردان آن است همواره با ظاهری آراسته و سخنانی مملو از نرمش سخن گفته است و حتی در زمان رهبری اپوزیسیون های حکومتی نیز از تندی و تک رو به مانند دیگر مقام ها دوری کرد.

هرچند با گذشت سه سال از عمر حکومت وحدت ملی، ریاست اجرایی چنان ضعیف عمل کرد که نه یک طرف حکومت بلکه به مقامی تشریفاتی سپیدار بدل شد اما این سمت هم مشروعیت سیاسی دارد و هم مورد حمایت جامعه جهانی است که خواهان دور ماندن افغانستان از بحران حکومتی دیگر می باشد.

اگر چنین پشتوانه ای وجود نداشت، تاکنون اشرف غنی این مقام را از میان می برد و به راحتی قدرت را به مانند کرزی در دستان خود داشت، اگرچه ارگ در تمامیت خواهی گروه کوچکی از اطرافیان رییس جمهور، تمامی مخالفان حکومتی را از قدرت به دور کرد و سبب پیوستن حکمیتار با نام صلح شدند.

عبدالله که با پشتوانه حزب جمعیت و حمایت های مالی و معنوی عطا محمد نور به پست ریاست اجرایی رسید با بی اعتنایی به خواست های والی بلخ و ضعفی که در برابر اشرف غنی نشان داد به مهره ای سوخته تبدیل شد که آخرین ضربه از سوی همان حامی هم حزبی به مشروعیت سیاسی و اجتماعی وی وارد شد.

با وجود انتظار عطا محمد نور برای به سرانجام رسیدن توافق با ارگ اما در آمدن حکمتیار و برهم خوردن مناسبات سیاسی احتمال مقامی بالاتر از ولایت بلخ به دور از انتظار است زیرا دیگر ارگ نیازی به معامله با مقام های دردسر ساز ندارد بلکه همراهی جنگسالاری را یدک می کشد که هم افراط گر است و هم قبیله محور.

با برکناری و دورماندن تمامی مقام های قومیت تاجیک، ازبک و هزاره از حکومت تنها مقامی که همچنان از حمایت جامعه جهانی برخوردار و در مقام حکومتی پابرجاست، ریاست اجرایی است که در مقابل تمامی اتهام ها و سخنان تند عطا محمد نور موضع سکوت اختیار کرد.

جنرال دوستم با اتهام ایشجی به سختی می تواند از گزند تبیعد در امان باشد و درحالی که گذشته مملو از جنگ و اتهام های حقوق بشری از وی چهره ای منفور در جامعه جهانی ساخت با فشارهای بی امان ارگ در پی راهی برای بقاست.

حال تنها می ماند عبدالله ی که می تواند تنها امید برای قوم تاجیک در حکومت باشد، قومیتی که نسبت به دیگر اقوام از گذشته دور شامل قدرت بود و حتی مقامی از آن به ریاست جمهوری رسید و همواره تهدید جدی برای راس حکومت بوده و هست.

از سوی دیگر عقبه سیاسی و اجتماعی عبدالله آلوده به کشتارهای گذشته نیست بلکه در رده های پایین جهاد حضور داشته است، امتیازی به عنوان برگ برنده که با سیاست همواره نرم بارها از تیغ حذف و یا اتهام ها برای برکناری نجات یافته است.

وضعیت پرتنش سیاسی افغانستان و نارضایتی همه گیر مقام ها و چهره های بدور مانده از قدرت به جایی رسیده که نگاه ها بار دیگر به ریاست اجرایی است، چرخش سیاسی که به یکباره مقامی که در گذشته به ناکارآمدی و ضعف مورد حمله قرار می گرفت اکنون تنها امید برای بقا شده است.


هیچ نظری موجود نیست:

با پشتیبانی Blogger.